رمان درتلاطم تاریکی82

بادیدن تیبای جلوی در ،باقدم های بلند به سمتش رفتموصندلی عقب جاگرفتم.
بدی اسنپم این دیرو زود اومدناش بود
درست یه رب منو کاشته بود احمق
راننده که مرد جوونی بود نگاهی ازتو اینه بهم انداختو با لحن شرمنده ای گفت
_شرمنده خانم جایی کارداشتم ببخشین دیرشد
_ایرادی ندارهع،میتونین حرکت کنین
سری تکون دادو ماشین روبه سمت مقصد روند
اهنگ ملایمی از توظبت ماشین درحال پخش شدن بود
اهنگ چتر مسعود صادقلو:
باز داره بارون میزنه
یعنی چطوره حالت؟
آخ که چقد دلم میخواد الآن بیام دنبالت
من باشم و تو باشی و
دیوونگی و بارون
آخ که چقدر تنگه دلم ،
واسه هر دوتامون
باز داره بارون میزنه دلم اسیرِ عشقه
کاش حداقل اتفاقی ،
بیام جلوی چشمت
بهت بگم عاشقتم ، دیوونتم عزیزممم
من هنوزم توو خلوتم ، واست اشک میریزمم
آهای عشقِ خوشگلم ،
با تو حله مشکلم
من بی تو دیوونه میشم
کاش میموندی همیشه پیشم
آهای عشقِ خوشگلم ، با تو حل مشکلم
من بی تو دیوونه میشم
کاش میموندی همیشه پیشم
آهای عشقِ خوشگلم ، با تو حله مشکلم(ببین با مرام ، از اینهمه عشق یه زنگ به ما نمیرسه)
دیگه به قلبِ ما ،
یه سر نمیزنی
میگفتی توو بارون ،
همش یادِ منی
الآن بارون میاد ،
یه زنگ نمیزنی
تمامِ زندگیم ، زندگیِ منی
دیگه به قلبِ ما ،
یه سر نمیزنی
میگفتی توو بارون ، همش یادِ منی
الآن بارون میاد ، یه زنگ نمیزنی
تمامِ زندگیم ، زندگیِ منی
*جالبیش اینجابود
بارونم نم نم میباریدو با ترکیب اهنگ
دقیقا مثل فیلمای عاشقانه فضای غمگینو رمانتیکیوبه وجود اورده بود
هه
....